نگاهی به جشنواره استانی نمایشنامه خوانی ماهکان
روزهای روشن برای فردا
مروری بر آنچه در اولین جشنواره تئاتر استانی نمایشنامه خوانی استان سیستان و بلوچستان گذشت، نقاط ضعف و قدرت و امیدواری پس از اولین تجربه برای آینده.
نخستین جشنواره نمایشنامه خوانی ماهکان
استان سیستان وبلوچستان
نخستین جشنواره نمایشنامه خوانی ماهکان ، با همه حرفها و حدیثها بالاخره در حالی به پایان رسید که آغازش ، آغازی انصافا سخت و پر اوج وفرود را داشت . این جشنواره که اولین حرکتها و استارت هایش را در سال گذشته ، یعنی سال95زده ، اما با مشکلاتی که فرارویش قرار داشت ، نتوانست اجرایی شود . وآنقدر ماند تا اینکه برو بچه های انجمن هنرهای نمایشی بالاخره توانستند در آخرین روزهای ماه مبارک رمضان وخرداد ماه 96آن را اجرایی کرده ، واهالی واصحاب تئاتر و نمایشنامه خوانی استان را با برگزاری اولین دوره این جشنواره خوشحال کنند .
جشنواره با آنکه در آغاز راه با هدف برگزاری در حد و حدود شهرستان زاهدان برنامه ریزی شد ، اما در نهایت تصمیم گرفته شد که استانی برگزار گردد، اما با همه اینها متاسفانه در عمل آنچه که مشاهده شد جشنواره ای بود با حضور نه گروه نمایشی که در آخرین روزها ، با انصراف تنها گروه شهرستانی یعنی گروه نمایشنامه خوانی سراوان ، کاملا زاهدانی و با حضور هشت گروه شهرستان زاهدان برگزار گردید وبس.
از این بزرگترین اشکال وایراد نخستین جشنواره نمایشنامه خوانی ماهکان که بگذریم ، علی رغم مصائب ومشکلات ریز ودرشت دیگر ، اما آنچه که در طول جشنواره چون همیشه به روشنی به چشم می آمد ومایه دلگرمی بود ، حضور برو بچه های جوان ونسل جدیدی بود که با تلاش بسیار در جشنواره حضور داشتند و صادقانه وپرتلاش پابه پای دیگر اهالی تئاتر زحمت می کشیدند،که قابل تقدیر است .
بازیگریها در این جشنواره هم مثل همیشه نشان از استعدادهای خوب وشایسته استانی داشت و نوید آن را می داد که با اندکی سرمایه گزاری در بخش آموزش . حمایت ، می توان در سالیان بعد بازیگرانی بنام را دراین سامان شاهد بود .
در کارگردانی اما با آنکه تلاشهای خوبی شده بود اما چه سود که راهی را که برخی از عزیزان کارگردان ، علی الخصوص جوانترها در پیش گرفته بودند ، راهی بود که به خطا می رفت . برخی از کارگردانهای جوانتر ما از خاطر برده بودند که جشنواره ، جشنواره نمایشنامه خوانی است نه جشنواره آثار اجرایی.
استفاده از برخی عوامل و وسایل اجرایی در اثر خوانشی متاسفانه کار را تا آنجا به پیش برده بود که به جای آنکه شاهد یک خوانش باشیم شاهد یک اجرای دست وپاشکسته بودیم که بسی مایه افسوس است.تا آنجا که ویژگیهای اجرایی، سایه بر خوانش انداخته ،کار را به اجرایی ضعیف نزدیکتر کرده بود تاخوانش ونمایشنامه خوانی.
البته ناگفته نماند که در کارگردانی یک اثر خوانشی شاید بیشتر کار در انتخاب یک متن نمایشنامه شایسته که برای نمایشنامه خوانی مناسب باشد ، نهفته باشد که از بد حادثه این مهم از چشم عزیزان جوان پنهان مانده و در این انتخاب هوشیارانه عمل نکرده بودند.وناگزیر به نور ،صدا وافکت وحرکتهایی که اصلا مناسب خوانش نبود را ، به کمک گرفته بودند، که متاسفانه به جای کمک به کار ، کار را عملا از یک اثر خوانشی دور کرده بودند.
در میان متون نمایشنامه ای که به خوانش گرفته شده بود ، همانگونه که گفته شد نه تنها مناسب این شکل از کار نبودند که متاسفانه برخی از آنها در ارائه اصول اولیه یک اثر نمایشی لنگ بودند و از چهارچوب دراماتیک ونمایشی عاجز می نمودند.
با همه اینها این گام در نظر نگارنده ، گامی شایسته برای اهالی واصحاب تئاتر در این سامان بود که تداوم آن می تواند روزهای روشن فردا را پیش رویمان بگذارد .پس بجاست تا از همه عزیزان برگزار کننده ، اعم از برو بچه های انجمن هنرهای نمایشی استان ، مسئولان و مدیران اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی استان سیستان و بلوچستان که در این حرکت شایسته یاریگر هنرمندان بودند تقدیر وتشکر به عمل آورده دست مریزاد و خسته نباشیدشان می گوئیم ، باشد که در استمرار این راه از هیچ کوششی دریغ ننمایند.
عزیزالله فخر براهویی